ویز، ویز، ویز، ویز یه زنبور
یه زنبور مهربون
نشسته باز روی گُل
تو باغچۀ خونمون
زنبورها با همدیگه
کار میکنند همیشه
روی گلها میشینند
تو دشت و باغ و بیشه
چه خوبه یاد بگیریم
از زنبورها همیشه
که با کار گروهی
کارها راحتتر میشه
آی زنبور طلایی!
خسته نباشی جونم!
برام عسل میسازی
قَدرِتو من میدونم