دوباره کار بد کرد، خواهر من ستاره
کتاب قصهام را، خطخطی کرد دوباره
گریه نمیکنم من، دلم شکسته اما
چیزی نگفتهام من، به مامان و به بابا
با قام و قوم و خنده، با دست و پای کوچک
نشسته روبرویم، مثل چی؟ یک عروسک
اخم نمیکنم من ستاره مهربان است
به قول مادر من طفلکی بیزبان است