یکی بود یکی نبود- شهید حسن عباسپورتهرانی داستان در مورد یک پسر بچۀ خوبی به نام حسن است. وقتی کوچک بود به ورزش خیلی علاقه داشت و از هر فرصتی برای ورزش کردن استفاده میکرد. او حتی زمانی که برای خرید شیر میرفت، با شیشههای شیر میل میزد.
یکی بود یکی نبود یکی بود، یکی نبود. در کشور عزیز ما ایران، یک نفر بود که همه خیلی دوستش داشتند. اگر گفتی اون یک نفر کی بود؟
کاردستیهای مهدپویا-صفحه مرتب و نامرتب همراه با بچههای مهدپویا یک کاردستی زیبا میسازیم: یک صفحه مرتب و یک صفحه نامرتب
کاردستیهای مهدپویا-سر آدمک-2 همراه با بچههای مهدپویا یک کاردستی زیبا میسازیم: سر یک آدمک با موهای کاموایی
شهر قصه-2 در کتابهای شهر قصه هر روز یک قصۀ زیبا هست. ما در هر قسمت از برنامه، به سراغ یک کتاب تازه رفته و از نوشتههای روی جلد کتاب شروع کرده و همه نوشتههای آن را باهم میخوانیم و از مطالعۀ آن لذت میبریم.
کوچولوهای کنجکاو امین، آرزو و امید سه خواهر و برادر کوچک و بازیگوش هستند که همهچیز را با نگاه خاص خود میبینند.
بسته شبانگاهی این بخش از برنامه که هرشب در ساعت 21:30 پخش میشود، به مدت 30 دقیقه به خردسالان عزیز اختصاص داشته و در آن قصه و لالایی برای این عزیزان پخش میشود.
